روایت های ساده ی زندگی



دل روشنی دارم ای عشق

صدایم کن از هر کجا میتوانی

صدا کن مرا از صدفهای سرشار باران

صدا کن مرا از گلوگاه سبز شکفتن

صدایم کن از خلوت خاطرات پرستو

بگو پشت پرواز مرغان عاشق چه رازیست

بگو با کدامین نفس میتوان تا کبوتر سفر کرد

بگو با کدامین افق میتوان تا شقایق خطر کرد

*

مرا میشناسی تو ای عشق

من از آشنایان احساس آبم

و همسایه ام مهربانیست

و طوفان یک گل، مرا زیرو رو کرد

پرم از عبورپرستو

صدای صنوبر ، سلام سپیدار

پرم از شکیب و شکوه درختان

و در من طپش های قلب علف ریشه دارد

دل من گره گیر چشم نجیب گیاهست

صدای نفسهای سبزینه رامیشناسم

و نجوای شبنم،

مرا میبرد تا افقهای باز بشارت .

 

 


آخرین مطالب
آخرین جستجو ها